صرفنظر از شکست پرسپولیس مقابل مقاومت و پیروزی حساس استقلال مقابل ذوب آهن باید به اتفاقاتی اشاره کرد که در هفته های اخیر عملکرد قطبی و قلعه نویی را تا حدی تحت الشعاع قرار داده است. در بازی 3 هفته قبل پرسپولیس و برق شیراز بعد از آنکه دیکارمو یک فرصت طلایی را هدر داد، تمام ورزشگاه شروع به تشویق نیکبخت کردند و قطبی مجبور شد دیکارمو را بیرون بکشد و نیکبخت را وارد میدان کند که همین بازیکن گل سوم تیمش را هم مقابل برق زد.
در واقع قطبی مجبور شد به خاطر فشار تماشاگران، نیکبخت را راهی میدان کند و تسلیم آنها شد. همین اتفاق در بازی استقلال- ذوب آهن هم رخ داد و قلعه نویی بعد از آنکه تماشاگران استقلال، فرهاد مجیدی را تشویق کردند، او را راهی میدان کرد. جالب اینکه تشویق مجیدی درست از وقتی شروع شد که قلعه نویی، علیزاده را بلند کرد تا او را راهی میدان کند. درست از همان موقع سکونشین ها مجیدی را تشویق کردند و فرهاد هم در کمتر از 5 دقیقه راهی میدان شد و اتفاقاً خوب کار کرد به طوری که سازنده گل دوم استقلال بود و در یک صحنه هم می توانست خودش گلزنی کند. مجیدی درست مثل نیکبخت که در پرسپولیس محبوب است، در میان هواداران استقلال طرفداران زیادی دارد و وقتی این تیم دچار مشکل می شود و یا علیزاده خودش را گرم می کند، این هواداران شروع به تشویق می کنند اما سؤال اینجاست که آیا مربیان باید بلافاصله تحت تأثیر جو ورزشگاه قرار بگیرند و ستاره ها را تعویض کنند؟
مردم معمولاً اشتباه نمی کنند و درک فوتبال آنها هم در سنوات اخیر افزایش یافته است اما به هر حال این شخص سرمربی است که حرف آخر را می زند و اوست که باید جوابگوی نتایج باشد. مردم البته بازیکنان را دوست دارند و این از خواص فوتبال است اما یک مربی باید براساس شرایط مسابقه تصمیم بگیرد و اوست که باید تشخیص بدهد به فرض نیکبخت و مجیدی چه وقتی باید راهی زمین شوند. در اینکه آنها بازیکنان خوبی هستند شکی وجود ندارد اما نکته اینجاست که مدیریت یک مربی نباید با تشویق تماشاگران و خواسته های آنها (چه درست و چه غلط) زیر سؤال برود.
در ایران برخی از مربیان (نه همه) ارتباط حسنه ای با لیدرها دارند اما گاهی اوقات شرایط بازی به نحوی پیش می رود که جمعیت حاضر در ورزشگاه بازیکنی را تشویق می کنند و کاری هم از دست لیدرها ساخته نیست. البته در برخی موارد حق با تماشاگران است اما در برخی موارد هم اینگونه نیست.مثلاً عموم تماشاگران خبر ندارند که یک بازیکن در طول هفته چطور تمرین کرده و چقدر آماده است. هواداران پرسپولیس و استقلال هم بیشتر به اسم و رسم بازیکن اتکا می کنند، به جز عده ای اندک که فوتبال را حرفه ای تر تعقیب کرده و یا در تمرینات هم حضور دارند.
در شرایط فعلی و در تیمی چون استقلال باید قبول کرد که نیمکت نشینی فرهاد مجیدی منطقی است و شرایط اکبرپور و برهانی بهتر از فرهاد است. آرش امسال 9 گل زده و سیاوش هم تا حد بسیاری خواسته های مربی را در زمین پیاه می کند،پس تماشاگران نباید انتظار داشته باشند که به فرض مجیدی فیکس باشد و یا در فلان دقیقه راهی میدان شود. ضمن اینکه یک مربی نوع و تاکتیک بازی حریف را هم در نظر می گیرد و سپس ارنج تیمش را انتخاب می کند و حتی شاید لازم شود در یک بازی خاص یک ستاره هم بنا به دلایل تاکتیکی نیمکت نشین شود.